قند پارسی.

فرهنگ و ادب
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۲۰۸ مطلب با موضوع «سروده های مانااز شاعران توانا» ثبت شده است

گویند مرا چو زاد مادر

پستان به دهان گرفتن آموخت

شبها بر گاهواره من

بیدار نشست و خفتن آموخت

دستم بگرفت و پا به پا برد

تا شیوه راه رفتن آموخت

یک حرف و دو حرف بر زبانم

الفاظ نهاد و گفتن آموخت

لبخند نهاد بر لب من

بر غنچه گل شکفتن آموخت

پس هستی من ز هستی اوست

تا هستم و هست دارمش دوست

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۵ ، ۰۲:۱۷
م.ر م.س

رباعیات خیام با برگردان انگلیسی

1

این یک دو سه روز نوبت عمر گذشت      چــون آب به جویبار و چـــون باد به دشت

هـــرگـز غـــم دو روز مــرا یاد نگشت      روزی که نیامده است و روزی که گذشت

Into this universe, and why not knowing ,

Nor whence, like water willy-nilly flowing,

And out of it , as wind along the waste,

I know not whither , willy –nilly blowing.

.......................................................................................................................................................................................


2

گویند کسان بهشت با حور خوش است     من می گویم که آب انگور خوش است

این نقــد بگیر و دست از آن نسیه بدار      کــآواز دُهُل شنیدن از دور خوش است    

How sweet is mortal sovranty ! think some:

Others-  how blest the paradise to come !

Ah take the cash in hand and waive the rest .

Oh the brave music of a distant drum !

..................................................................................................................................................................................

3

یک چنــد به کودکی به استاد شدیم     یک چند ز استادی خود شاد شدیم

پایان سخن شنو که ما را چه رسید     از خاک درآمــدیم و بــر باد شدیم

With them the seed of wisdom did I sow

And with – my own hand labour'd it to grow:

And this was all the harvest that I reap'd-

"I came like water ' and like wind i  go."

.................................................................................................................................................................................

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۴۷
م.ر م.س

     با اجازه از جناب آقای مهدی فرجی

حال من خوب است اما خوب هم تحریف شد

آخ ... بد شد خوب وخوبی با بدی تعریف شد

چهره ام سرخ است اما جای سیلی  را ببین

بر لبم خنده است اما غم ز چشمانم بچین

لطفاً به ادامۀ مطلب رجوع کنید .
۱۰۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۵۱
م.ر م.س

حال من خوب است امّا با تو بهتر می شوم

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۲۳
م.ر م.س