قند پارسی.

فرهنگ و ادب
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۱۱ مطلب با موضوع «سروده های مانااز شاعران توانا :: عاشقانه ها» ثبت شده است

دوستت می دارم و بیهوده پنهان می کنم 

خلق می دانند و من انکار ایشان می کنم


عشق بی هنگام من تا از گریبان سر کشید

از غم رسوا شدن سر در گریبان می کنم

سیمین_بهبهانی

.....

جهان نـو شد 

و من یک سالِ دیگر بیشتر دوستت دارم!

برای من فرقی ندارد

 نـو شدن در زمستان و ژانویه باشد 

یا در فروردین و بهار!

برای من هر روزی از دوست داشتنِ تو یعنی نو شدن!

یعنی بابا نوئل داشتن و حاجی فیروز دیدن!

یعنی تو را داشتن

بوییدن

نفس کشیدن!!...

لیلا_هنگروانی

.....

تو

بازمانده ی آخرین نسل معشوقان جهانی

بدون بوس و کنار

بدون آغوش...

شاید حتی وجود نداشته باشی!

بی اینهمه اما

هنوز

دوستت دارم...

 کامران_رسول_زاده🌱💞

.....

🌹آغوش تو ...


          همچون ....


  موسیقی بی کلام است ....


   روی هر نت آن ....


   میتوان تا قیامت ....


  شعر های عاشقانه سرود ...!!!


❤️💗❤️

دوستت دارم

دوستت دارم

وپنهان کردن احساس

پشت واژه های شعر

آسان نیست

آنچه که پنهان می ماند تنهایی ست

که آن هم

در نیمه شبی آشکار می شود

دوستت دارم

و رویای بوسه ای را می بینم

که تو در آن

پیش قدم هستی ...

محمد_شیرین_زاده🌱💞

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۸ ، ۲۱:۲۴
م.ر م.س

شادا بهار 

که دست مرا گرفته 

نمی‌دانم به کجا می‌برد 

شادا من 

که دست بهار را گرفته 

به خانهٔ خود می‌برم ...

شمس لنگرودی

......

یک جرعه آفتاب

از صبح ِ اوّلین...

یک بوسه از طلوع ِ لبانت به وعده گاه..

نوشانی ام 

- اگر به نگاه ِ خود آشکار !

شعری کنم

- مصرع به مصرع شکوفه بار

در فصل ِ وصل ِ با تو

- شکیباترین بهار......

گویا_فیروزکوهی 

.....

تو ﺭﺍ یوﺍﺷکی ﺩﻭﺳــــﺖ ﺩﺍﺭﻡ


ﻣـﻦ ﻫﻨـوز ﮔﺎﻫـی یوﺍﺷکی 


ﺧﻮﺍﺏ ﺗﻮ ﺭﺍ می بینم . یوﺍشکی 


ﻧﮕﺎﻫﺖ میکنم . ﺻﺪﺍیت میکنم


ﺑین ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷــﺪ  ﺍﻣﺎ ﻣﻦ 


ﻫﻨﻮﺯ ﺗﻮ ﺭﺍ یواشکی ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۸ ، ۲۱:۲۰
م.ر م.س

جانِ دل ؛

باور کن من هم دوست دارم جمعه ها

آرامتر نفس بکشم ...

چای زعفران دم کنم با چند دانه هِل

و با خیالی آسوده

تکیه کنم به دیوارِ خیالت ...

فکر کنم ، فکر کنم ، فکر کنم ....

و لا به لایِ دریایِ دلتنگی هایم ،

ناگهان بیایی و بگویی :

هفته بدونِ منِ سختی بود جانم !

جمعه‌مان بخیر ...

 سیدطه_صداقت

.....

شنبه‌ها

همین که 

یادم می‌آید رفته‌ای

تا آخرِ هفته

حالم بلاتکلیف می‌ماند

نه خوب می‌شود

نه خوب می‌شود...!

..

آدم

اگر عاشق باشد

برای دوست داشتنش

دلیل نمی‌آورد

چرتکه نمی‌اندازد

حدومرز نمی‌گذارد!

آدم

اگر عاشق باشد

تمام قد دل میدهد،،،

لیلا_مقربی

.....

بیا خاص باشیم

بیا وسط یک جمع دوستانه 

چشم ها را گرد کنیم

من ابروی راستم را که بالا انداختم

تو چشمهایت را کمی غمگین کنی!

و هیچ کس نداند

که من 

پرسیده ام دورت بگردم؟؟

حامد_نیازی

.....

دلم برایت تنگ شده است

و وقتی که میگویم تنگ 

نه مثل تنگیِ پیراهن

دلتنگیِ من

مانند کشتی ای است 

که بجای اقیانوس و دریا

او را در حوض خانه انداخته اند…!

وحید_‌عیسوی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۷ ، ۱۱:۳۵
م.ر م.س

فرقی نمیکند

سردترین ماه سال باشد

یا گرم‌ترین،،،

جمعه‌ها

هوای نداشتنت سخت است...!

..

.


واژه هایم 

دستِ توست ..

باشی سپید می شوند ..

بخندی سیب می چینند ..

اخم کنی آشفته حال ..

به آغوش که می رسند

گونه هاشان داغ 

جان به لب می شوند .. 

فقط نرو

که هیچ واژه ای 

برای این محال

برابری نمی کند ...

لیلا_مقربی

.......

احساس خوبی به آدما دست میده

وقتی میشنوی یکی میگه

"مواظب خودت باش" 

اما احساس خیلی بهتری بهت دست میده

وقتی میشنوی یکی میگه

"خودم مواظبتم...!"

احمد_حلت

.....

بی برگ و برم مثل خـزانی که نگو

خاکسترم و شعله به جانی که نگو

انگــار هـــزار ســـال دوریـم از هم

دلتنــــگ تو هستم آنچنانی که نگو

..

عطر غزل و چای دم خوشبختی


شهدانه ی خرمای بم خوشبختی


صبح آمده از پنجره لبخند بزن


دلخوش به هوای نم نم خوشبختی

شهراد_میدری

.....


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ بهمن ۹۷ ، ۱۹:۳۸
م.ر م.س

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ


فرقی نمیڪند

ڪنار دریا باشی

وسطِ مهمانی

ڪنج اتاق

یا هر جاےِ دیگر...!

روزهاےتعطیل

بوےِ تنهایی در سرِ آدم میپیچد...!

باید یڪ نفر باشد

بدونِ غرور دوستت بدارد ...

آنقدر صمیمی

ڪه اگر در مدتِ یڪ ساعت

براے بیستمین بار میخواستی حالش را بپرسی

دل دل نڪنی

فڪر نڪنی ...

با خودت نگویی ڪه نڪند ڪلافه اش ڪنم

ترسِ از چشمْ افتادن را نداشته باشی ..!

یڪ نفر ڪه حالِ تو را بلد باشد ...

یڪ نفر ڪه بدونِ توضیح بفهمد

این همه بی قراری دست خودت نیست !

یڪ نفر ڪه غرورِ خاموشِ تو را

عشق معنا ڪند

نه چیز دیگرے ....!

یڪ نفر ڪه حضورش

برای روزهاے تعطیل الزامی ست !

علی_سلطانی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❣ 

و یک زن

در ظریف ترین نقطه ی شب 

هنوز هم دوست داشته شدن را

انتظار می کشد ...

تورگوت_اویار

.....

آخر خیابان 

 شب شد

و 

صدای چکمه ها 

از ارتفاع پاشنه ای 

سقوط  کرد 

 اما با زخم 

و آواز فراموشی راه می رفت 

ﮐﺎﻣﺮﺍﻥ_موسوی❀⛄️❀

.....

و از تمام تو

 تنها 

"شب" 

برایم مانده است

و چشم هایم

ڪه خیالت را بهم مے بافند...


امیرمحمد_مصطفی_زاده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۶ ، ۲۱:۱۰
م.ر م.س

سکوتمون درده،

سکوتمون رضایته،

سکوتمون بغضه،

سکوتمون خشمه،

سکوتمون مرگه؛ 

انقدری که سکوتمون حرف داره 

حرفامون حرف نداره...!

.....

همه درگیر منند من گیر تو

بسته شد پایم سر زنجیر تو

تو جوانی می کنی در چشم من

دلخوشم از اینکه گشتم پیر تو

*

هنوز هم

من و تنهایی و شب

همدم دیرینه ایم

هر سه تن

گوهر شب چرغ یک گنجینه ایم

م_شریف

.....

آدم هاے تنهـــــــــــا ...

گاهےخیلے ،،

خوش شانسند !!!

چوݧ ڪسےرا ...

ندارند تا از دست بدهند !!!

.....

ترسم این است نیایی نفسم تنگ شود

نقش رویایی تو هی کم و کم رنگ شود


ثانیه گُم بشود عقربه ها گیج شوند

دل خوش باورم آواره و دلتنگ شود


ترسم این است از این خانه دلت قهر کند

قصّه ها کَم بشود فاصله فرسنگ شود


نکند بوسه بمیرد خبرش گم بشود

دل شکستن نکند مایه ی فرهنگ شود


نکند فاحشه گی معنی لبخند دهد

بوسه ای گُل بدهد ترجمه اش ننگ شود


نکند شاخه ی لرزان بشود شانه ی من

هق هق گریه ی بندآمده آهنگ شود


تلخی قهوه ی لب های تو زجرم بدهد

لب بچیند دل و با گریه هماهنگ شود


وای اگر در دل مرداد زمستان بشود

قلب بی عاطفه ات یک سره از سنگ شود


سینه را آه! دل سنگ تو آزار دهد

وای اگر سادگی ام..مایه ی نیرنگ شود

علی_نیاکوئی_لنگرودی 🍁

.....

به تو که میرسم؛

مکث میکنم.

انگار در زیبایی ات 

چیزی جا گذاشته ام 

مثلا در صدایت... آرامش،

یا در چشم هایت... زندگی،،

نیما_یوشیج

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۶ ، ۲۱:۰۴
م.ر م.س

مرد های عاشق ساده اند 

مرد های عاشق بلد نیستند پشت ساختمان دانشگاه شما را متقاعد به گرفتن شماره تلفنشان کنند 

مرد های عاشق وسط راهرو دانشگاه شما را از بین دوستانتان صدا می زنند و با کمی چاشنی خجالت خیلی بی پروا می گویند که دوستتان دارند 

مرد های عاشق بهانه های گرفتن جزوه و کتاب را بلد نیستند ، بلکه مرد های عاشق ساده اند 

آنقدر ساده که فردای عاشق شدنشان می روند آرایشگاه ، لباس های نو شان را می پوشند و از فردای آنروز صندلی های آخر کلاس را انتخاب می کنند

مرد های عاشق خیلی ساده اند 

تولدتان را اولین نفر حتی قبل از دوست های صمیمی تان تبریک می گویند 

و این مرد های عاشق تمام معرفتشان را خرج شما می کنند و این ها , بدجور هوایتان را دارند 

اما این مرد های عاشقِ ساده ، ساده طرد می شوند 

فقط بخاطر سادگی شان 

دوست داشتنشان جدی گرفته نمی شود 

و به سادگی شان دسته جمعی می خندند 

و این مرد های ساده , می گریند 

و به همین سادگی ، مرد های عاشق نایاب می شوند

مسعود_ممیزالاشجار  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۵۵
م.ر م.س

در آفتاب!

می گویم ای بلند، بلندی ، بلند تاب!

از گیسوان خویش شرابی فراهم آر

و مستی صراحت آنرا

در خلق های مرده رها کن...

رضا_براهنی

🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹

غم، فرستاده عشق است عزیزش دارید

که غریب است و زِ اقلیم وفا می آید...

طالب_آملی

.......

تپش هایم خلوت عاشقه مرا

 باتو بهم می زنند ‌...


می خواهم وقتی من و تو 

در دنیای بزرگمان که در آغوش تو 

پنهان است هستیم ، 


هیچ چیزی !

حتی صدایِ ضربان قلب هایم هم

 بهمش نزند !


چرا اینگونه بی قراری ای_من !

.....

تا غرق شدم ، غرق به رویای محالت 

دل گفت :چرااااا؟؟ وای به من ، وای به حالت  !!!

مولانا

.....

در عطر فروشی ها

در گل فروشی ها و کتاب فروشی ها

و هر جا که نشانی از درختان و گل هاست...

ناخودآگاه می گریم!


تو را بسان سبزینه ها

دوست دارم

بسان رُستن به وقت رستگاری

و باران

که می تواند طراوتی دو چندان را

به زیبایی ات بیافزاید!

حمید_جدیدی

......

وَ ناگهان 

مرگ می آید 

زندگیِ نکرده ات را

مثل سیگاری 

حلقه حلقه دود می کند ؛


وَ آب از آب ِ زندگی 

تکان نمی خورَد ...

ترنم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۵۱
م.ر م.س


سعدی:

شب عاشقان بیدل چه شبی دراز باشد

تو بیا کز اوّل شب در صبح باز باشد


صائب تبریزی:

تورا چه غم که شب ما دراز می گذرد

که روزگار تو در خواب ناز می گذرد


ابوسعید ابوالخیر:

شب خیز که عاشقان به شب راز کنند

گرد در  و بام دوست پرواز کنند


امیر خسرو دهلوی:

خوش آن شب ها که با وی بودمی گه مست و گه سرخوش

جهانم می شود تاریک چون یاد آرم آن شب ها


ایرج میرزا:

دیگران سرمست در آغوش جانان خفته اند

آن که بیدار است هرشب مرغ شبگیر است و من


باستانی پاریزی:

باز شب آمد و شد اوّل بیداری ها

من و سودای دل و فکر گرفتاری ها


سیمین بهبهانی:

ز بس به دامن شب اشک انتظارم ریخت

گل سپیده شکفت و سحر دمید بیا


 رهی معیری:

چه رفته است که امشب سحر نمی آید

شب فراق به پایان مگر  نمی آید


شاطر عباس صبوحی:

مکن دریغ زمن ساقیا شراب امشب

از آن که ز آتش خود گشته ام کباب امشب


عماد تربتی:

امشب منم و جام می و یار ای شب

تعجیل مکن به صبح ،زنهار  ای شب


عماد خراسانی:

امشب ندانم ای بت زیبا چه می کنی

ما بی تو خون خوریم ،تو بی ما چه می کنی


کلیم کاشانی:

چه بگویم که شبم بی تو چه سان می گذرد

صبحم از تیرگی شب ز صفا می افتد


نیاز کرمانی:

قدم نهاده مگر ماه بر زمین امشب

که روشن است مرا بزم این چنین امشب

                         🌹🌹🌹منبع کانال دانشرام

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۶ ، ۲۳:۱۱
م.ر م.س

چقدر با تو قشنگ است عشق پنهانی

که مبتلای تو هستم ولی نمی دانی


بیا الهه ی عصیان ، گناه شیرینم

بیا و مفتخرم کن به نامسلمانی


بپیچ لای حریر تن ات غبارم را

مگر به موج نسیمی، مگر به طغیانی


کویرواره ی این ناتمام بی جان را

دوباره زنده کنی ، در خودت بمیرانی


اگرچه سایه نشینم ، هنوز منتظرم

بتابی و ورق عشق را بگردانی


امید ، چاره ی شبهای بی تو زیستن است

تو آرزوی محالم ! بگو که می مانی

.......

به کمال عجز گفتم : که به لب رسید جانم


به غرور و ناز گفتی : تو مگر هنوز هستی؟!

 فروغی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۶ ، ۱۷:۴۳
م.ر م.س

رقص کنان با دف و سنتور و سه تار آمده ای

مست و خرامانی و از باغِ انار آمده ای


سیب لب و سُنبله مو، ساقه طلا سرکه سبو

سبزه قدم از همه سو، سویِ قرار آمده ای


تنگِ عسل پیرهنت، ماهیِ قرمز دهنت

رودی و با موجِ تنت باز کنار آمده ای


شانه به گیسو زده و سُرمه یِ آهو زده و

ماه به یکسو زده و رویِ مدار آمده ای


خرمنِ ابریشمِ تر، ریخته تا قوسِ کمر

فرشِ غزلبافی و در نقش و نگار آمده ای


جانِ دلم راست بگو، هرچه دلت خاست بگو

بی کم و بی کاست بگو، سهمِ که بار آمده ای؟


پیچکِ هر نرده ای و پنجره وا کرده ای و

رقصِ گُلِ پرده ای و چلچله وار آمده ای


سبزه به زنبیلی و بس، وِلوِله در ایلی و بس

ساعتِ تحویلی و بس، لحظه شمار آمده ای


دفترِ من باز شده، غرقِ گُلِ ناز شده

سالِ نو آغاز شده بس که بهار آمده ای

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۵ ، ۲۳:۱۴
م.ر م.س