قند پارسی.

فرهنگ و ادب
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ


فرقی نمیڪند

ڪنار دریا باشی

وسطِ مهمانی

ڪنج اتاق

یا هر جاےِ دیگر...!

روزهاےتعطیل

بوےِ تنهایی در سرِ آدم میپیچد...!

باید یڪ نفر باشد

بدونِ غرور دوستت بدارد ...

آنقدر صمیمی

ڪه اگر در مدتِ یڪ ساعت

براے بیستمین بار میخواستی حالش را بپرسی

دل دل نڪنی

فڪر نڪنی ...

با خودت نگویی ڪه نڪند ڪلافه اش ڪنم

ترسِ از چشمْ افتادن را نداشته باشی ..!

یڪ نفر ڪه حالِ تو را بلد باشد ...

یڪ نفر ڪه بدونِ توضیح بفهمد

این همه بی قراری دست خودت نیست !

یڪ نفر ڪه غرورِ خاموشِ تو را

عشق معنا ڪند

نه چیز دیگرے ....!

یڪ نفر ڪه حضورش

برای روزهاے تعطیل الزامی ست !

علی_سلطانی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❣ 

و یک زن

در ظریف ترین نقطه ی شب 

هنوز هم دوست داشته شدن را

انتظار می کشد ...

تورگوت_اویار

.....

آخر خیابان 

 شب شد

و 

صدای چکمه ها 

از ارتفاع پاشنه ای 

سقوط  کرد 

 اما با زخم 

و آواز فراموشی راه می رفت 

ﮐﺎﻣﺮﺍﻥ_موسوی❀⛄️❀

.....

و از تمام تو

 تنها 

"شب" 

برایم مانده است

و چشم هایم

ڪه خیالت را بهم مے بافند...


امیرمحمد_مصطفی_زاده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۶ ، ۲۱:۱۰
م.ر م.س

سکوتمون درده،

سکوتمون رضایته،

سکوتمون بغضه،

سکوتمون خشمه،

سکوتمون مرگه؛ 

انقدری که سکوتمون حرف داره 

حرفامون حرف نداره...!

.....

همه درگیر منند من گیر تو

بسته شد پایم سر زنجیر تو

تو جوانی می کنی در چشم من

دلخوشم از اینکه گشتم پیر تو

*

هنوز هم

من و تنهایی و شب

همدم دیرینه ایم

هر سه تن

گوهر شب چرغ یک گنجینه ایم

م_شریف

.....

آدم هاے تنهـــــــــــا ...

گاهےخیلے ،،

خوش شانسند !!!

چوݧ ڪسےرا ...

ندارند تا از دست بدهند !!!

.....

ترسم این است نیایی نفسم تنگ شود

نقش رویایی تو هی کم و کم رنگ شود


ثانیه گُم بشود عقربه ها گیج شوند

دل خوش باورم آواره و دلتنگ شود


ترسم این است از این خانه دلت قهر کند

قصّه ها کَم بشود فاصله فرسنگ شود


نکند بوسه بمیرد خبرش گم بشود

دل شکستن نکند مایه ی فرهنگ شود


نکند فاحشه گی معنی لبخند دهد

بوسه ای گُل بدهد ترجمه اش ننگ شود


نکند شاخه ی لرزان بشود شانه ی من

هق هق گریه ی بندآمده آهنگ شود


تلخی قهوه ی لب های تو زجرم بدهد

لب بچیند دل و با گریه هماهنگ شود


وای اگر در دل مرداد زمستان بشود

قلب بی عاطفه ات یک سره از سنگ شود


سینه را آه! دل سنگ تو آزار دهد

وای اگر سادگی ام..مایه ی نیرنگ شود

علی_نیاکوئی_لنگرودی 🍁

.....

به تو که میرسم؛

مکث میکنم.

انگار در زیبایی ات 

چیزی جا گذاشته ام 

مثلا در صدایت... آرامش،

یا در چشم هایت... زندگی،،

نیما_یوشیج

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۶ ، ۲۱:۰۴
م.ر م.س

مرد های عاشق ساده اند 

مرد های عاشق بلد نیستند پشت ساختمان دانشگاه شما را متقاعد به گرفتن شماره تلفنشان کنند 

مرد های عاشق وسط راهرو دانشگاه شما را از بین دوستانتان صدا می زنند و با کمی چاشنی خجالت خیلی بی پروا می گویند که دوستتان دارند 

مرد های عاشق بهانه های گرفتن جزوه و کتاب را بلد نیستند ، بلکه مرد های عاشق ساده اند 

آنقدر ساده که فردای عاشق شدنشان می روند آرایشگاه ، لباس های نو شان را می پوشند و از فردای آنروز صندلی های آخر کلاس را انتخاب می کنند

مرد های عاشق خیلی ساده اند 

تولدتان را اولین نفر حتی قبل از دوست های صمیمی تان تبریک می گویند 

و این مرد های عاشق تمام معرفتشان را خرج شما می کنند و این ها , بدجور هوایتان را دارند 

اما این مرد های عاشقِ ساده ، ساده طرد می شوند 

فقط بخاطر سادگی شان 

دوست داشتنشان جدی گرفته نمی شود 

و به سادگی شان دسته جمعی می خندند 

و این مرد های ساده , می گریند 

و به همین سادگی ، مرد های عاشق نایاب می شوند

مسعود_ممیزالاشجار  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۵۵
م.ر م.س

در آفتاب!

می گویم ای بلند، بلندی ، بلند تاب!

از گیسوان خویش شرابی فراهم آر

و مستی صراحت آنرا

در خلق های مرده رها کن...

رضا_براهنی

🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹

غم، فرستاده عشق است عزیزش دارید

که غریب است و زِ اقلیم وفا می آید...

طالب_آملی

.......

تپش هایم خلوت عاشقه مرا

 باتو بهم می زنند ‌...


می خواهم وقتی من و تو 

در دنیای بزرگمان که در آغوش تو 

پنهان است هستیم ، 


هیچ چیزی !

حتی صدایِ ضربان قلب هایم هم

 بهمش نزند !


چرا اینگونه بی قراری ای_من !

.....

تا غرق شدم ، غرق به رویای محالت 

دل گفت :چرااااا؟؟ وای به من ، وای به حالت  !!!

مولانا

.....

در عطر فروشی ها

در گل فروشی ها و کتاب فروشی ها

و هر جا که نشانی از درختان و گل هاست...

ناخودآگاه می گریم!


تو را بسان سبزینه ها

دوست دارم

بسان رُستن به وقت رستگاری

و باران

که می تواند طراوتی دو چندان را

به زیبایی ات بیافزاید!

حمید_جدیدی

......

وَ ناگهان 

مرگ می آید 

زندگیِ نکرده ات را

مثل سیگاری 

حلقه حلقه دود می کند ؛


وَ آب از آب ِ زندگی 

تکان نمی خورَد ...

ترنم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۵۱
م.ر م.س