عاشقانه 125
در آفتاب!
می گویم ای بلند، بلندی ، بلند تاب!
از گیسوان خویش شرابی فراهم آر
و مستی صراحت آنرا
در خلق های مرده رها کن...
رضا_براهنی
🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹
غم، فرستاده عشق است عزیزش دارید
که غریب است و زِ اقلیم وفا می آید...
طالب_آملی
.......
تپش هایم خلوت عاشقه مرا
باتو بهم می زنند ...
می خواهم وقتی من و تو
در دنیای بزرگمان که در آغوش تو
پنهان است هستیم ،
هیچ چیزی !
حتی صدایِ ضربان قلب هایم هم
بهمش نزند !
چرا اینگونه بی قراری ای_من !
.....
تا غرق شدم ، غرق به رویای محالت
دل گفت :چرااااا؟؟ وای به من ، وای به حالت !!!
مولانا
.....
در عطر فروشی ها
در گل فروشی ها و کتاب فروشی ها
و هر جا که نشانی از درختان و گل هاست...
ناخودآگاه می گریم!
تو را بسان سبزینه ها
دوست دارم
بسان رُستن به وقت رستگاری
و باران
که می تواند طراوتی دو چندان را
به زیبایی ات بیافزاید!
حمید_جدیدی
......
وَ ناگهان
مرگ می آید
زندگیِ نکرده ات را
مثل سیگاری
حلقه حلقه دود می کند ؛
وَ آب از آب ِ زندگی
تکان نمی خورَد ...
ترنم