عاشقانه 118
تو مــــ🌛ـــاه را
بیش تر از همه دوست می داشتی
و حالا
ماه هر شـــــــــب
تو را به یاد من می آورد....
می خواهم فراموشت کنم
اما این ماه
با هیچ دستمالی
از پنجره ها پاک نمی شود....
رسول_یونان
.....
میخواهم تو را در آغوش بگیرم
سرت را روی زانوهایم بگذارم
و
ذره ذره ات را پر از شعر کنم!
اما
میترسم وجودت بوی شعرهایم را بگیرد
به خانه که میرسی
بازخواستت کنند؛
که کدامین شاعر پرچانه تو را سروده ...
ندا_عبدی
.....
لطـفی کن و
در خلـــوت محـزون من
ای دوست ...
آرام و قـــرار
دل دیـوانه ی من باش ...
مهدى_اخوان_ثالث❤️
.....
به همین سادگی
هر شب
از کسی که دوستش داریم
دورتر می شویم ...
همان لحظه که با خودمان می گوییم ؛
بگذار امشب هم
پیامی نفرستم
تا ببینم
کِی خودش آنقدر دلتنگ میشود
تا از من خبری بگیرد ...
فرید_صارمی
.....
امشب تمام حوصلهام را
در یک کلام کوچک
در تو خلاصه کردم
ای کاش میشد یکبار
تنها همین یکبار
تکرار میشدی
تکرار...
قیصر_امینپور