با شاعران -نگاه و نظربازی
سعدی:
نگاه من به تو و دیگران به خود مشغول
معاشران زمی و عارفان زساقی مست
حافظ:
در نظربازی ما بی خبران حیرانند
من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
پژمان بختیاری:
با نگاهی قصه ها گویند از آنک
یک نگاه از صد زبان گویاتر است
جامی:
ریزد هوس از چشم سیاهی که تو داری
لبریز تمنّاست نگاهی که تو داری
کاظم پزشکی:
به رخ سیاه چشمان نگه ار بود گناهی
بگذار تا گناهی بکنیم گاه گاهی
سیمین بهبهانی:
نهان در خود چه داری ای نگاه آتشین امشب
که پرهیز و حیا را برق سوزان تو می سوزد
مهدی سهیلی:
تا صد سخن به نیم نگه بازگویمت
ناز آفرین من به نگاهم نگاه کن
صائب تبریزی:
اظهار عشق را به سخن احتیاج نیست
چندان که شد نگه به نگه آشنا،بس است
ابوالحسن ورزی:
نگهم پیش نگاهت به سخن می آید
من چرا راز دل خود ز تو پنهان دارم
نیاز کرمانی:
بگشا ز خواب ناز دو چشم سیاه را
در جام من بریز شراب نگاه را
احمد گلچین معانی:
نگهش سوی دگر بود و نگاهش کردم
دیده، روشن به صفای رخ ماهش کردم
محمود قاجار:
چه آشنا نگهی داری ای رمیده غزال
خدا نگاه تورا با کس آشنا نکند
کاظم رجوی:
آن شب که نگه بر نگهش دوخته بودم
از دیده ی وی راز دل آموخته بودم
با یک نگه از دیده ی من ریخت به دامن
گنجی که به عمری به دل اندوخته بودم
🌹🌹🌹منبع کانال دانشرام