قند پارسی.

فرهنگ و ادب
آخرین مطالب
آخرین نظرات

عاشقانه 49

سه شنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ۰۱:۲۱ ق.ظ

:

خواب دیدم تو به خاطره های من با خودت حسادت می کردی. می گفتی: کدامشان را بیشتر دوست داری؟ و من مات نگاهت می کردم. می گفتی: دیگر جایی نرویم، کاری نکنیم؛ تو آنقدر به آنها فکر می کنی که من را فراموش می کنی و من مات نگاهت می کردم. می گفتی: دیگر تعریف نکن که کجا خیلی خوش گذشت، کجا خیلی خوب بود. خیلی چیزها می گفتی و من همان وقت داشتم در سرم خاطره جدید با تو را می ساختم: اینکه تو چقدر ماه بودی، وقتی به خاطره هامون حسادت می کردی!

صابر_ابر

..........

الفبا برای سخن گفتن نیست

برای نوشتن نام توست

اعداد ...

پیش از تولد تو به صف ایستادند

تا راز زادروز تو را بدانند

دست‌های من

برای جست و جوی تو پیدا شدند

دهانم

کشف دهان توست

ای کاشف آتش

در آسمان دلم توده برفی است

که به خنده‌های تو دل بسته است

*

آن قدر به تو نزدیک بودم

که تو را ندیدم

در تاریکی خود، به تو لبخند می زنم

شکرانۀ روزهایی

که کنار تو

راه رفته ام.

شمس لنگرودی

........

آن صداها به کجا رفت

صداهای بلند

گریه ها قهقهه ها

آن امانت ها را

آسمان آیا پس خواهد داد ؟

پس چرا حافظ گفت؟

آسمان بار امانت نتوانست کشید

نعره های حلاج

بر سر چوبه ی دار

به کجا رفت کجا ؟

به کجا می رود آه

چهچهه گنجشک بر ساقه ی باد

آسمان آیا

این امانت ها را

باز پس خواهد داد ؟

 شفیعی کدکنی

.........

رفتی ، برو ، من که صدایت نمی زنم

حرف دلم ، جز به خدایت نمی زنم


رفتی وُ من به  عادت ِ دیرینه ، هر غروب..

- چشمی به پنجره ، نه صدایت نمی زنم


از مشق شعر کردن خود دل نمی کَنم...

یک کوچه نیز ، دل به هوایت نمی زنم


رفتی ، گِلِه از تو ، به چشمم نمی برم...

نی از دلِ شکسته برایت نمی زنم...


چون دست ِ عاشقی به تو دادم  به قولِ عشق..

- هستم ، و هیچ بند به پایت نمی زنم


این تو ، به رسم ِعاشقی ات پشت کرده ای

- قید ِ قبیلهء تو ، به جایت نمی زنم..!!!


از شهرِ خاطرات ِ تو ، من کوچ می کنم...

زنگ ِ درِ بسته سرایت ، نمی زنم...


اتراق می کنم به دلِ خسته وُ صبور

خود را به راه ِ چون وُ چرایت ، نمی زنم


رفتی ، برو ، به حُرمت ِ پاک ِ قدیم ِ عشق

- حرف از تو وُ نکرده وفایت نمی زنم...!!!.

*

...نیآمدی

آسمان معطّل نماند وُ

مرا گریست...

- مرا که خاکخورده عاشق بودم...!!!!....

نیامدی ، ...و انتظار چشمهایم

- تا هنوز غروب نکرد...!!!!......

گویا_فیروزکوهی

........

....🍃🌺


عطر تو شعر بلندی ست 


رها در همه سوی


کاش یک باد به کشفت برساند ما را۰۰


مهدی_فرجی✨

........

راهداری:

لبخند تو بیت العسل شعر بلندم........


تو آن همه شیرینی و من عاشق قندم


گاهی سر ایوان بنشین تا به نگاهی...


با خنده ی تو ساده تر از پیش بخندم

نیما_رودینی

.........


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۳/۱۶
م.ر م.س

نظرات  (۱)

After checking out a few of the blog articles on your site, I really appreciate your technique of blogging.
I bookmarked it to my bookmark site list and will be checking back in the
near future. Please check out my web site as
well and let me know what you think.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">