قند پارسی.

فرهنگ و ادب
آخرین مطالب
آخرین نظرات

حکایت های جالب و واقعی 11

شنبه, ۱۳ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۳۴ ق.ظ

بسوزد پدر فقر ! 2

آقای ... ، همکار محترم شیمی ، تعریف می کرد: دانش آموز بلند قامتِ قوی هیکلی داشتم که از قضا اخلاق ودرسش نیز خوب بود .  فقط یک بدی داشت ، کفشش را پاشنه به خواب می پوشید ، طوری که یکی دو سانت پایش از ته کفش بیرون بود  و  گاهی هنگام راه رفتن ، مثل لات ها پایش را بر زمین می کشید .

موضوع را به معاون مدرسه گفتم و توضیح دادم با این همه خوبی ، حیف است که او این گونه رفتار کند . معاون مدرسه مان سرخ شد و سرش را پایین انداخت و گفت : « آقای ... این بچّه  و برادرش یک کفش مشترک دارند ؛ کفش اندازۀ پای برادرش است و چون او خیلی رشد کرده ناچار می شود کفش را پاشنه به خواب بپوشد.»

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۱۳
م.ر م.س

نظرات  (۱)

نداری بد دردیه . فقر از دری بیاد از در دیگر ایمان می رود.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">