قند پارسی.

فرهنگ و ادب
آخرین مطالب
آخرین نظرات

به مناسبت هفتۀ محیط زیست

چهارشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۵۵ ب.ظ

تیشه ی وجدان

     عرق از سر و رویش می ریخت ؛ صدای هن هن قاسم و ارّه و لرزش تنۀ درخت حکایت از پایان کار داشت ؛ از مدّت ها پیش ، قاسم این درخت را نشان کرده بود تا به سفارش یکی از مشتریانش آن را بتراشد.

     درخت با صدای مهیبی خود را در آغوش زمین انداخت و از سراشیبی کنار آن به ته دره ای کوچک پای درختی دیگر سرنگون شد . قاسم برای تکمیل کار به پای درخت رفت . بریدن شاخه های درخت و تراشیدن پوست و چندگاهی مهلت خشک شدن و بعد تراشیدن. مشتری برای سفره خانه ی سنّتی خود سفارش تندیس شخصی را که قلیان می کشید داده بود.

     درخت با غروری باورنکردنی همچون پهلوانی که پس از جنگی سخت بر زمین افتاده باشد چشم به راه پایان کار بود. در زیر یکی از شاخه ها آشیانه ای کوچک بود که گویی درخت با تمام وجودش سعی می کرد از آن محافظت کند ؛ آشیانه واژگون در دستان درخت بود  ؛ نگاه قاسم به زیر لانه افتاد ، دو تخم گنجشک ، که شکسته شده بود خودنمایی می کرد ؛ قاسم نگاهش را به نمناکی شاخه ای انداخت که از شکسته شدن تخم ها حالت ژله ای به خود گرفته بود ، گویی اشکی از شاخه می چکید.

     چند ماه بعد هنگامی که مشتری آمد تا سفارش خود را بگیرد با تندیس درختی روبرو شد که بر بالای شاخۀآن دو جوجه گنجشک دهان گشوده بودند و گنجشکی چوبین دانه بر دهان ، بر بالای آن ها ایستاده بود.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۳/۲۰
م.ر م.س

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">