حکایت های جالب و واقعی 4
اسرار جهان ؛ چنانکه در دفتر ماست
گفتن نتوان ! که آن وبال سر ماست
چون نیست در این مردم نادان اهلی
نتوان گفتن هر آنچه در خاطر ماست .
چاره ی موهای خشک !
دو برادر که برای تراشیدن موهایشان به سلمانی استاد محمد می روند ؛دیر می کنند ، مادر شان نگران می شود و در جستجوی پسرانش به مغازه ی استاد محمد می رود (و برای رعایت عرف ) از بیرون مغازه استاد را صدا می زند و جویای پسرانش می شود استاد محمد می گوید این جا هستند مادر درون مغازه را نگاه می کند و با کمال تعجب می بیند یک طرف سر پسرانش ماشین شده و با دهان بادکرده زیر نیمکت نشسته اند؛ می پرسد جریان چیست ؟ استاد محمد با جدیت می گوید : « یک طرف موهایشان را تراشیدم و وقتی دیدم موهایشان خشک است و ماشین موهایشان را گاز می گیرد آب در دهانشان ریختم و به آن ها گفتم آب را در دهانشان نگه دارند تا موهایشان نرم شود !»