قند پارسی.

فرهنگ و ادب
آخرین مطالب
آخرین نظرات

عاشقانه 33

دوشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۵:۳۶ ب.ظ

.

چقدر نیستی…

چقدر دوری…

چقدر پیدایت نیست!

انگار آدم بخواهد آفتاب را ببیند،

اما او را به دیدن روزنه ای پشت پلک پنجره ها،

وادار کنند.

یا بخواهد دستی را بگیرد ،

اما او را به نوازش پر کبوتر قانع سازند.

یا مثلا دلش برای آبی دریا تنگ شده باشد،

اما او را با نگاه به آبی حوضِ کوچکی دلخوش کنند.

نیستی…

این هم از نشانه های توست،

که انتظار را چاشنی دوست داشتنت کنی.

آنقدر که حتی ،

به جرعه ای از

کرشمه ی خیالت هم ،

دلخوش باشم.

نیستی چقدر…

در حوالی من...

.......

ای صورت پهلو به تبدل زده! ای رنگ

من با تو به دل یکدله کردن، تو به نیرنگ


گر شور به دریا زدنت نیست از این پس

بیهوده نکوبم سر سودا زده بر سنگ


با من سر پیمانت اگر نیست نیایم

چون سایه به دنبال تو فرسنگ به فرسنگ

فاضل_نظری

.......

بماند که ندارمت..

بماند که هنوز دلم برایت تنگ است...

بماند که تکه ای از تو در من مانده...

بماند که شبها بیقرارت میشوم...

بماند که هنوز دلم میخواهدت...

بماند که بی تو فقط زنده ام...

بماند که هنوز وقتی باران میبارد صدایت در گوشم میپیچد...

بماند که نیستی تا آرامم کنی...

بماند که نمیتوانم از ذهنم بیرونت کنم...

همه ی اینها بماند در دلم...

تو فقط خوب باش...

همین کافیست...

پریسا_کاظمی

........

بر مزار من اگرآمدی؟مست بیا


در همان حال که عقلت رود از دست بیا



برسر قبر من سوخته دل ساده مباش


همرهت باده و پیمانه اگر هست بیا

.......

دلم  را  بـرده  اما  دلـٖربایی  را  نمی داند


کسی را میپرستم که خدایی را نمی داند

جواد_منفرد

........

‍ حوای من آدم شدم وقتی...

باغ تنت را بر زمین دیدم 

هی مشت مشت از گندمت خوردم.....

هی سیب سیب از پیکرت چیدم 

سرما اگر هست قلبی را 

آتش بزن درگیر داغش باش

ول کن جهانت را  قهوه ات یخ کرد 

سرگرم نان و قلب و آتش باش 

این مرده ای را که در پی اش بودی 

این تکه قلب شعله بر گردن 

شاید علی آذرت باشد

علیرضا_آذر

........

نه تو می مانی و نه اندوه

و نه هیچیک از مردم این آبادی …

به حباب نگران لب یک رود قسم،

و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،

غصه هم می گذرد،

آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند …

لحظه ها عریانند.

به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز

 سهراب سپهری

.......

.


می دانی الان، امشب

بار چندم است که دلم تنگ میشود 

و نیستی؟

چندمین شب است که نگفته ای 

دوستم داری؟

چند وقت است که نقش 

دوست نداشتنم را بازی میکنی؟

چند شب است که با دردی 

در قفسه چپ سینه ام میخوابم؟


نمیدانم آخر قرار است 

در این جدال من 

دیگر دوستت نداشته باشم 

یا تو دیگر اینهمه عاقل نباشی

فقط میدانم تو هم 

به دل من هم به دل خودت 

بدهکاری

دلی که این همه مرا خواست 

و تو ظالمانه سرکوبش کردی

و چه ساده عبور میکنی 

از دل های هردویمان

.......

من که گنجشکم 

دلم برگی ست در آغوش باد 

شیر هم باشم دلم میمیرد از دلتنگی ات 


معصومه_صابر 🌿  🍃🌸🍃

.......

مژدهٔ وصل توام ساخته بیتاب امشب


نیست از شادی دیدار مرا خواب امشب


دورم از خاک در یار و ، به مردن نزدیک


چون کنم چارهٔ من چیست در این باب امشب

وحشی_بافقی 🍃🌸🍃

........

عشق؛

    بر شانه ی هم 

       چیدنِ چندین سنگ است،


گاه می ماند 

و ناگاه به هم می ریزد.


آنچه را عقل به یک عمر به دست آورده است،


دل

به یک لحظه ی کوتاه 

                  به هم می ریزد...

فاضل_نظری

........

گفت هر نفس دوستم داشته باش

گفتم میان دوست داشتنت کمی هم نفس بکشم؟

گفت در آغوشم بگیر تا رویا ببافم!

گفتم میان رویا کمی هم با تو زندگی کنم؟

گفت وقتی حرف میزنم مرا ببوس...

گفتم میان بارش بوسه چند کلامی از عشقت بگویم؟

گفت عاشقم بمان!

گفتم میان عاشقی دور چشم هایت بگردم؟

گفت زندگی ام باش،

گفتم در زندگی مان فدایت شوم؟

گفت حواست کجاست حضرت مجنون؟

گفتم،

راستش

از گوشه ی شال آبی ات قل خورد؛

گلویت را بوسید؛

به زنجیر طلایی ات آویخت؛

و قل خود توی یقه ی پیراهنت!

برش دارم؟

یا به بی حواس بودنم رضایت میدهی؟

........

یک شب 

حوالی همین ساعت 

یک شب بخیر 

گفتی و 

یک عمر بیدارم !

.......

آمَدم تا ماجرای تازه‌ای بر پا کنم...

امشَب این دیوانگی‌را مَشقِ لیلاها کنم...


چشم‌هایَت‌را بِبند و تَن به‌آغوشَم بده

تا برایَت "باد و رَقصِ شعله"را مَعنا کنم...

محمد_بزاز

.......

.

شب قراریست

بین من و دلتنگیهای تو 


به عشقت مینویسم 

به یادت می خوانم 

به خاطرت اشک میریزم


امان از شب هایی که

درد نبودنت را  

نه اشک...

نه نوشتن...

ونه هیچ چیزدیگه جواب نده...!!


می نشینم پای عکسهای دونفره 

با ناز نگاهت

حرف میزنم 

آنقدر میگویم تا خورشید 

صدایم میزند

بیدارشو،،،!! 


اورفته........!!


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۲/۰۴
م.ر م.س

نظرات  (۱)

excellent publish, very informative. I wonder why the other specialists of this sector don't understand this.

You should continue your writing. I'm confident, you've a huge readers'
base already!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">