پناهی سمنانی:
انتظار از انتظارم سیر کرد
آن که می باید بیاید ،دیر کرد
حافظ:
باز آی و دل تنگ مرا مونس جان باش
وین سوخته را محرم اسرار نهان باش
پژمان بختیاری:
ای پری سیما بیا،ای خوش تر از رؤیا بیا
ای عبادتگاه عشق و آرزوی ما بیا
ادیب توسی:
به انتظار تو ای آفتاب صبح امید
نشسته شب همه شب تا سپیده منتظرم
شهریار:
تا کی در انتظار گذاری به زاری ام
باز آی بعد از این همه چشم انتظاری ام
شوریده شیرازی:
صدسال اگر چه جانی در آتشی بسوزد
خوش تر از آن که روزی در انتظار باشد
جمال الدین شهیدی:
ز انتظار تو جانم به لب رسید بیا
بیا که دیده زهجر تو شد سپید بیا
ضمیری اصفهانی:
تا بوده چشم عاشق در راه یار بوده
بی آنکه وعده باشد در انتظار بوده
غبار همدانی:
جانم به لب رسیده و چشمم به راه دوست
با مرگ و انتظار عجب در کشاکشم
کلیم کاشانی:
دیده را کردم سپید از انتظار ما مپرس
صبح ما را دیدی از شب های تار ما مپرس
نظامی گنجوی:
منتظران را به لب آمد نفس
ای ز تو فریاد،تو فریادرس
هدایت طبرستانی:
گر چه می دانم نمی آیی ولی هردم ز شوق
سوی در می آیم و هر سو نگاهی می کنم
لعبت والا:
گر چه چشم تو پی بردن دل هاست هنوز
دیده ی منتظرم غرق تمنّاست هنوز
خنده بر لب زده ام تا به تو نزدیک شوم
بخدا سینه پر از حسرت غم هاست هنوز
🌹🌹🌹منبع کانال دانشرام