گرگ
گفت دانایــی که گرگــی خیره سر هست پنــهان در نـــهاد هـــر بشــر
لاجرم جاری است پیکاری سترگ روز و شب مابین این انسان و گرگ
زور بـازو چـارۀ این گرگ نیست صاحب اندیشــه دانـــد چـاره چیست
ای بســــــا انسـان رنجـور پریش سخت پیچیده گلـــــوی گرگ خویش
وی بســـــا زورآفرین مرد دلیـر هست در چنــــگال گرگ خود اسیر
هرکه گرگش را دراندازد به خاک رفتــه رفتــه می شــود انســان پاک
وآنکه ازگرگش خورد هردم شکست گرچه انسان می نماید گرگ هست
وآنـکه با گرگــش مدارا می کنـــد خلـق و خــــوی گرگ پیدا می کند
در جوانـــــی جان گرگت را بگیر وای اگر این گرگ گردد با تو پیر
روز پیری گرچه باشی همچو شیر ناتـــــــوانی در مصاف گــرگ پیر
مردمـــــان گر یکدگر را می درند گــرگـــهاشان رهنــما و رهبــــرند
این که انسان هست این سان دردمند گـــــرگ ها فرمانـــــروایی می کنند
وآن ستــــمکاران که با هم محرمند گـــــــرگ هاشان آشنـــــایــان هم اند
گرگ ها همراه و انسان ها غریب با کـــــــــه باید گفت این حال عجیب
از کتاب «دیار آشتی» زنده یاد « فریدون مشیری »
صدا و تصویر «استاد» هنگام خواندن این سرودۀ مانا . لطفاً روی کادر زیر کلیک کنید.
رفتی و زان روزهای خرّم و سرشار و شاد مانده در قابـی شکسته کهنه عکسی یادگار
تا قیامت داغ هجـــــرت بر دل آلاله هاست مـــی شود این داغ کهنه تازه تـــر با نـــوبهار
با اجازه از جناب آقای مهدی فرجی
حال من خوب است اما خوب هم تحریف شد
آخ ... بد شد خوب وخوبی با بدی تعریف شد
چهره ام سرخ است اما جای سیلی را ببین
بر لبم خنده است اما غم ز چشمانم بچین
لطفاً به ادامۀ مطلب رجوع کنید .حال من خوب است امّا با تو بهتر می شوم
تارزان
تقلیــد از شخصیت های فیلم ، کارتـون و خوانندگان و... در همۀ دوره ها بوده وهست. در دوران کودکی ما شخصیت های فیلم زورو ، هنــرپیشگان نقش اوّل فیلم های وسترن و پلیسی و ... خیلی تأثیرگذار بودند. مثلاً مسابقۀ پرتاب آب دهان به پیــروی از یکی از هنرپیشگان فیلم های وسترن ،لطفاً به ادامۀ مطلب رجوع کنید.