عاشقانه 72
سیه چشمی،
به کار عشق استاد،
به من درس محبت یاد می داد!
مرا از یاد برد آخر،
ولی من!
بجز او،
عالمی را بردم از یاد!
*
از دلم
تا لب ایوان شما
راهی نیست؛
نیمه جانی ست در این فاصله،
قربان شما...
فریدون_مشیری
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
کیوسک های تلفن را
جمع کردند
و دوستت دارم ها را
به انبار بردند
با موبایل عشق رد و بدل نمی شود
و دو زاری هیچ کس نمی افتد...
آذر_عاصمی
.........
-این خاطرات لعنتی بعد از تو بیرحمند
زانو زدن کنج خیابان را نمیفهمند
نمی فهمند...
پویا_جمشیدی
.........
"تــــو" ناب ترین واژه یِ اعلای زمانی
"تو" خوب ترین عشقِ منی حضرتِ جانی...
امیرعباس_خالقوردی
........
و سهم من از آن همه عشق
بی صدا شکستن لای دفتر شعرهایم بود...
رضا_کریم_پور
.........
می شود آنقدر
حریصانه
زل بزنی توی
چشم هایم که
من از خجالت سرخ شوم و
بگویم
از شما بعید است
چه خبر است
مگر آدم ندیده اید ؟!
و تو آرام
لبخند بزنی و
بگویی :
دیده ام ...اما فقط
آرامشکده
چشمان تو
تمام ثانیه های مرا
ختم به خیر می کند !
معصومه_قنبری(ترنم باران )