با شاعران - پشیمانی
حافظ:
امروز که در دست توام مرحمتی کن
فردا که شوم خاک چه سود اشک ندامت
قصاب کاشانی:
سخن خوب است زاوّل خاطر کس را نرنجاند
که بعد از گفت و گو سودی ندارد لب گزیدن ها
آگه شیرازی:
طریق مهر و وفا پیش گیر با همه کس
که حاصلی ندهد کینه جز پشیمانی
علی اشتری(فرهاد):
پشیمانم که عمری طاعت نفس و هوا کردم
نمی پرسد کسی از من که نادانی چرا کردم
امیری فیروزکوهی:
به باغ دل دراین بستان سرای عالم فانی
نهال آرزو بنشان که بار آرد پشیمانی
صائب تبریزی:
بر جرم من ببخش که آورده ام شفیع
اشک ندامت و عرق انفعال را
(انفعال:شرمساری)
عارف قزوینی:
عارفا عمر به بیهوده تلف شد من بعد
چه خوری غصّه که سودی ز پشیمانی نیست
ملک قمی:
رفتم که خار از پا کشم محمل نهان شد از نظر
یک لحظه غافل گشتم و صد سال راهم دور شد
پرویز ناتل خانلری:
بگشای در بگشای در ،گریان و نالان آمدم
زان سرکشی ها در گذر،اینک پشیمان آمدم
ناشناس(؟):
بی صرفه سخن مگوی تا غم نخوری
کز گفتن بی وقت ، ندامت خیزد
🌹🌹🌹منبع کانال دانشرام