با شاعران - شوریدگی عارفان
در محفل شاعران(۵)
مولوی:
عارفان که جام حق نوشیده اند
رازها دانسته و پوشیده اند
صائب تبریزی:
یارب از عرفان مرا پیمانه ای سرشار ده
چشم بینا ،جان آگاه و دل بیدار ده
شهریار:
عشق اگر ره نه به سرچشمه ی عرفان می داشت
شعر، هذیان تب و ناله ی بیماری بود
ناصر خسرو:
شفای درد دل ها گشت عرفان
ز عرفان روشن آمد جاودان جان
ابوسعید ابوالخیر:
مردان رهش میل به هستی نکنند
خودبینی و خویشتن پرستی نکنند
حاج میرزا حبیب خراسانی:
در کعبه و بتخانه بگشتیم بسی ما
دیدیم که در کعبه و بتخانه تویی تو
حافظ:
در ازل پرتو حسنت ز تجلّی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
رضی الدین آ رتیمانی:
به میخانه آی و صفا را ببین
مبین خویشتن را ،خدا را ببین
فخرالدین عراقی:
نخستین باده کاندر جام کردند
زچشم مست ساقی وام کردند
مجذوبعلی شاه:
هر سری را به تمنّای تو سودایی هست
از تو در دیده ی هر ذرّه تماشایی هست
🌹🌹🌹