قند پارسی.

فرهنگ و ادب
آخرین مطالب
آخرین نظرات

عاشقانه 11

پنجشنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۶، ۰۳:۱۴ ب.ظ

روز و شبم را به هم آمیختم

شعر چه کردی که به هم ریختم ؟

شعر تو را داغ به جانت زدند

مهر خیانت به دهانت زدند

هر که قلم داشت هنرمند نیست

ناسره را با سره پیوند نیست

ملعبه ی قافیه بازی شدی

هرزه‌ی‌هر دست‌درازی ‌شدی

#علیرضا_آذر

..........

در کنار پنجره ی دلتنگیم


چشم بر آسمان خاطره دوخته ام

در کنار همین پنجره روز و شب

با آتش درون خود سوخته ام

سالها گذشت و فقط خاطره

فقط خاطره در دل اندوخته ام

بر تن عریان عشقی محال

لباسی از خاطره دوخته ام 

م. شریف

.........

استکانی چای داغ

لقمه ای نان و عسل

تکه ای نان و پنیر

شمه ای شعر و غزل


بوی دلتنگی صبح

صبح تنهایی سرد

وسط سفره ی دل

سفره ی دل یه مرد


سفره ی قشنگیه

یه فضای عالیه

رو تن این استکان

جای لبهات خالیه

م.شریف

........

دوستان، عاشقم و عاشق زارم، چه کنم؟

چاره صبرست، ولی صبر ندارم، چه کنم؟


ریخت خون جگر از گوشه چشمم بکنار

و آن جگر گوشه نیامد بکنارم، چه کنم؟


ای طبیب، این همه زحمت مکش و رنج مبر

زار میمیرم، اگر جان نسپارم چه کنم؟


چند گویی که: برو، دامنم از کف بگذار

وای! اگر دامنت از کف بگذارم چه کنم؟


دردمندان همه از صبر قراری گیرند

چون من از درد تو بی صبر و قرارم چه کنم؟


گر چو مرغان خزان دیده ملولم چه عجب؟

گل نمی بینم و آزرده خارم، چه کنم؟


خلق گویند: هلالی، چه کنی گریه زار؟

گریه رو میدهد و عاشق زارم چه کنم؟



      #هلالی_جغتایی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۱/۱۰
م.ر م.س

نظرات  (۱)

زیبا بود... لطفا از سپهری هم مطلب بزارین.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">