قند پارسی.

فرهنگ و ادب
آخرین مطالب
آخرین نظرات

بهاریه 2

جمعه, ۴ فروردين ۱۳۹۶، ۰۶:۵۱ ب.ظ


 ارغوان ریخته بر دکه خضراء چمن

همچنانست که بر تختهٔ دیبا دینار


این هنوز اول آزار جهان‌افروزست

باش تا خیمه زند دولت نیسان و ایار


شاخه ها دختر دوشیزهٔ باغ‌اند هنوز

باش تا حامله گردند به الوان ثمار


عقل حیران شود از خوشهٔ زرین عنب

فهم عاجز شود از حقهٔ یاقوت انار


بندهای رطب از نخل فرو آویزند

نخلبندان قضا و قدر شیرین کار


تا نه تاریک بود سایهٔ انبوه درخت

زیر هر برگ چراغی بنهند از گلنار


سیب را هر طرفی داده طبیعت رنگی

هم بر آن گونه که گلگونه کند روی نگار


شکل امرود تو گویی که ز شیرینی و لطف

کوزه‌ای چند نباتست معلق بر بار


هیچ در به نتوان گفت چو گفتی که به است

به از این فضل و کمالش نتوان کرد اظهار


حشو انجیر چو حلواگر استاد که او

حب خشخاش کند در عسل شهد به کار


آب در پای ترنج و به و بادام روان

همچو در زیر درختان بهشتی انهار


گو نظر باز کن و خلقت نارنج ببین

ای که باور نکنی فی‌الشجرالاخضر نار


#سعدی

..........


بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار

خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار


صوفی از صومعه گو خیمه بزن بر گلزار

که نه وقتست که در خانه بخفتی بیکار


بلبلان وقت گل آمد که بنالند از شوق

نه کم از بلبل مستی تو بنال ای هشیار


آفرینش همه تنبیه خداوند دلست

دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار


این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود

هر که فکرت نکند نقش بود بر دیوار


کوه و دریا و درختان همه در تسبیح‌اند

نه همه مستمعی فهم کنند این اسرار


خبرت هست که مرغان سحر می‌گویند

آخر ای خفته سر از خواب جهالت بردار


هر که امروز نبیند اثر قدرت او

غالب آنست که فرداش نبیند دیدار


تا کی آخر چو بنفشه سر غفلت در پیش

حیف باشد که تو در خوابی و نرگس بیدار


که تواند که دهد میوهٔ الوان از چوب؟

یا که داند که برآرد گل صد برگ از خار


وقت آنست که داماد گل از حجلهٔ غیب

به در آید که درختان همه کردند نثار


آدمی‌زاده اگر در طرب آید نه عجب

سرو در باغ به رقص آمده و بید و چنار


باش تا غنچهٔ سیراب دهن باز کند

بامدادان چو سر نافهٔ آهوی تتار


مژدگانی که گل از غنچه برون می‌آید

صد هزار اَقچه بریزند درختان بهار


باد گیسوی درختان چمن شانه کند

بوی نسرین و قرنفل بدمد در اقطار


ژاله بر لاله فرود آمده نزدیک سحر

راست چون عارض گلبوی عرق کردهٔ یار


باد بوی سمن آورد و گل و نرگس و بید

در دکان به چه رونق بگشاید عطار؟


خیری و خطمی و نیلوفر و بستان افروز

نقشهایی که درو خیره بماند ابصار . . . 


سعدی

..........


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۱/۰۴
م.ر م.س

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">