عاشقانه 83
صدای نبودنش
به عرش رسید
هرکسی از کنارم میگذرد
طعنه ای به من می اندازد..
همه رفتنش را باور کردند..
همه دارویی برایم تجویز کردند...
ولی نمیدانند رفتنش مرا به تباهی کشاند
نمیدانند با رفتنش...
دمار از روزگارم در آورد..
صدای رفتنش را
همه شنیدن
جز خودش...
........
هر روز
بیشتر به تو
دلبسته میشوم
"عشق "
از شناخت میگذرد..!
اتفاق نیست !!!
😔.....
فریاد زدم...
فریادی بی صدا...
فریاد بی صدا درون آدمی را می سوزاند
خاکستر میکند...
به نابودی می کشاند.
فریاد بصدا اوج درماندگی است
آنقدر درمانده
که که حتی حنجره یاری نمیکند.
.........
فریاد نزن...
حتی بی صدا
تو
فقط....
دوستت دارم را
نگاه کن...
او میفهمد....!
😔.......
.
"دوستش دارم"
به سانِ مادری که می فهمد؛
فرزندش..
مرده به دنیا آمده ..
"دوستش دارم"
و میدانم سهم من از او
فقط همان
حسِ "دوست داشتن" است ...
.........
از دار دنیا
تنها همان چهارخانه ی پیراهنت
برای او کافیست
با همان حس "دوست داشتن"
وقتی در آغوشش میگیری و
بانـوی خانه ات می شود...!
فقط ، این سهم را
ادامه دهید....!
🌺🌺🌺🌺🌺
نگه دار مرا کنار خودت
درست شانه به شانه ی روزمرگی هایت
گاهی دستم را بگیر و
به خیابان های این شهر نشان بده,
هنوز کسی هست که
عشق را بلد باشد ...
🌺🌺🌺🌺
"دوستش دارم"
و این را فقط منی میدانم
که دیگر ندارمش..
و باید وانمود کنم که دوستش ندارم ..
و تو نمیدانی
نبودنش چه بر سرم آورده
و نخواهی دانست شده ام قاتلِ
لحظه های خود ..
"دوستش دارم"
چونان یک اعدامی در لحظاتِ
آخر زندگی اش
پای چوبه یِ دار ..
همانند شنا نابلدی در حالِ غرق شدن ..
همانقدر امیدوار
و ناامید
همانقدر دلبسته
و رها شده ..
🌺🌺🌺🌺
سرم ای ماه به دامان نوازش بگذار
تا در آغوش تو سوز غزلی ساز کنم
هوشنگ ــ ابتهاج
🌺🌺🌺🌺
می روی و گریه می آید مرا
اندکی بنشین که باران بگذرد...
امیر خسرو دهلوی